احساس ارزشمندی درونی از کجا میاد و چگونه به آن دست یابیم؟؟
آیا تا به حال شده که به خاطر رفتار و انتقاد تند دیگران احساس کنید که به عزت نفس شما آسیب وارد شده؟!
آیا احساس فقدان ارزشمندی درونی و اعتماد به نفس می کنید؟؟
عزت نفس یک نیاز اولیه برای همه انسان ها است ،چیزی به مراتب بیشتر از خود ارزشمندی است این نیاز آن چیزی است که برای عملکرد موثر ما ضرورت دارد،ما صرفا آب یا غذا نمیخواهیم، بدون آن میمیریم اما نیازهای تغذیه ای دیگر داریم مانند کلسیم که نقش آن آنقدرها مشخص و بدیهی به نظر نمی رسد.در برخی از مناطق مکزیک خاک فاقد کلسیم است،ساکنان این مناطق فورا نمیمیرند اما خوب رشد نمی کنند و در معرض بسیاری از بیماری ها آسیب پذیر هستند عزت نفس چیزی شبیه کلسیم است مثل غذا یا آب نیست اگر کمبود در ما باشد لزوما نمیمیریم اما نمیتوانیم به درستی به وظایف خود عمل کنیم.
عزت نفس به عنوان هسته وجودی هر فرد بسیار ضرورت دارد بدانیم و ندانیم راه خود را درون ما می گشاید چون این هسته عامل رشد و تغذیه دهنده فرد در هر شرایطی است و محصول آن نتیجه بارور کردن هسته است و هرکاری کنیم نمیتوانیم نسبت به رشد و تعالی خود بیتوجه باشیم،
ریشه همه ی ابعاد زندگی ما ،چه روابط خوب چه روابط بد ، رابطه خانوادگی،رفتارهای ما در زندگی اجتماعی و امکانات و موفقیت هامون و حتی رابطه با خودمون، همه و همه به نوعی با عزت نفس معنی پیدا میکنه.
انگار برای حل کردن خیلی از مسائل باید برگردین و چیزی رو توی همین ریشه تغییر بدیم و اصلاح کنیم!
این که چرا در کارمون پیشرفت نمیکنیم و تو رابطه هامون گیر وجود داره و یا اینکه در زندگی همه امکانات را داریم ولی حال خوب را نداریم و چرا به خواسته ها و هدف هامون نمیرسیم؟؟؟
همه این ها به موضوع اعتماد به نفس و عزت نفس که در هم تنیده هستند ارتباط دارند.
اعتماد به نفس و عزت نفس کاملا مجزا از هم و به صورت مکمل هستند.
بدون عزت نفس اصلا نمیشه اعتماد به نفس را تعریف کرد،چون عزت نفس میزان ارزشی است که برای خودمون قائلیم و ظاهری نیست،کاملا درونیه و ته ته روان ما در اعماق ناخودآگاهمونه!
اعتماد به نفس میزان توانایی ما در برابر چالش هایی است که به زندگی وارد میشه و ما بدون احساس ارزشمندی نمیتوانیم احساس توانمندی کنیم!
دنیای پیرامون ما دنیای بی ثباتیه و ما باید با عزت نفس دنیای درون خود را با ثبات کنیم و اگر نتوانیم، توانایی مواجه شدن با چالش های مختلف زندگی رو نخواهیم داشت و همیشه در کل روابطمون در معرض آسیب هستیم!
وهرچه عزت نفس ما بیشتر باشد،ارتباط ما آشکار تر ،صادقانه تر و مناسب تر می شود زیرا به این نتیجه میرسیم که افکاری اندیشمند داریم و به همین دلیل از آشکار شدن ها هراسی به دل راه نمی دهیم و هرچه عزت نفس ما کمتر باشد ،ارتباطمان تیره و نا آشکار تر می شود زیرا به اندیشه و احساس خود مطمئن نیستیم و از واکنش مستمع خود میترسیم و ما با کسانی راحت تر کنار میایم که عزت نفس شان به اندازه عزت نفس ما باشد .
همان احساس ارزش به خود که بیشترین بخش کیفی زندگی ما را تحت کنترل قرار میده و ما آرامش حقیقی و احساس رضایت از زندگی رو از همان احساس ارزشمندی یا عزت نفس مون میگیریم و اعتماد به نفس محصول پذیرفتن خود و احساس به رسمیت شناختن است.
اولین باشید که نظر می دهید